“اورا” به چه معناست؟
اصطلاح اورا هر گونه اختلال عصبی را نشان می دهد که اندکی قبل یا در طی بروز سردردهای میگرنی ظاهر می شود. میگرن همراه با اورا نوع متداول میگرن است. اورا معمولاً کمتر از یک ساعت طول می کشد و تقریباً بدون تأثیرات طولانی مدت محو می شود. شایع ترین هاله شامل بینایی، همراه با توهم نور چشمک زن و نابینایی جزئی است.
اولین توصیف اورا میگرن به هیلدگارد ابی آلمانی از بینگن نسبت داده می شود، زنی واقعاً چشمگیر که در قرن 12 در راینلند زندگی می کرد. در سن 32 سالگی، او شروع به دیدن “چشم اندازهای مقدس” کرد، اما برخی از متخصصان مغز و اعصاب توصیفات وی را به علائم کلاسیک میگرن با اورا نسبت می دهند. تا سال 1941، علائم مشخصه اورا بینایی به خوبی توصیف شده بود و معلوم بود که بیشتر از اختلال در قشر بینایی ناشی از اختلال در عملکرد شبکیه چشم است. با این حال، در آن سال، کارل اسپنسر لشلی، روانشناس برجسته ای که در هاروارد کار می کرد و از میگرن رنج می برد، مقاله ای را منتشر کرد که بعداً از اهمیت فوق العاده ای برخوردار شد. از طریق تجزیه و تحلیل دقیق طرح های توهمات بصری او، و به ویژه با دنبال کردن پیشرفت آنها، با گذشت زمان او توانست پیشنهاد کند که اورا بینایی احتمالاً از یک موج تحریک شدید قشر بینایی (تولید توهم بصری از جرقه زنی یا چشمک های روشن) به دنبال مهار کامل فعالیت (منجر به کوری موقتی و جزئی) ناشی می شود. این اختلالات با سرعتی در حدود 3 میلی متر در دقیقه در سراسر این منطقه قشر مغز حرکت می کنند.
سرکوب گسترش قشر مغز چیست؟
اصطلاح علمی سرکوب گسترش قشر مغزی (CSD) یک اختلال محلی در عملکرد مغز را توصیف می کند که با سرکوب گذرا و موضعی (افسردگی) فعالیت الکتریکی خود به خود در قشر مغز مشخص می شود که به آرامی در این منطقه مغز حرکت می کند (در حال گسترش). آریستید A.P. لئو، برزیلی که برای مقطع دکترا در دانشگاه هاروارد تحصیل می کند اولین کسی است که این پدیده را در سال 1944 توصیف کرد (شکل 1). وی این کشف را هنگام مطالعه صرع انجام داد. یک سال بعد لهو و همکارش R.S، توصیف بهتر CSD، به ویژه از پیشرفت آن را ارائه دادند. موریسون برای اولین بار پیشنهاد کرد که سو عملکرد سلولهای عصبی قشر مغزی که مشکوک به ایجاد اورا هستند ممکن است مسئول ایجاد CSD باشد. در واقع، هر دو مشکوک به نقص عصبی و CSD به طور شگفت انگیزی دارای بسیاری از خواص مشترک بودند.
نگاهی دقیق به اورای میگرن
اورا میگرن گاهی اوقات درد میگرن را همراهی می کند یا بر آن مقدم است، اما درمان این پدیده دشوار است و به درستی قابل درک نیست. با این حال، برخی شواهد به مکانیسم های عصبی بالقوه اشاره دارد به نظر میرسد اورا میگرن با خطر بیماری های قلبی عروقی مرتبط می باشد.
دکتر آندره هاریوت، در سمپوزیوم سردرد استو با حمایت مالی تعاونی سردرد نیو انگلستان ، گفت: “ما اکنون یکسری شواهد داریم که از مهار گسترش یابنده قشر مغز (Cortical Spreading Depression) به عنوان رویداد پاتوفیزیولوژیک اصلی اورا میگرن پشتیبانی می کند.”
حدودا بین 20 تا 40 درصد بیماران مبتلا به میگرن، اورا را تجربه می کنند که بیشتر اوقات بینایی می باشد، اگرچه می تواند شامل علائم حسی، آفازی و حرکتی نیز باشد. هاله بینایی معمولاً به عنوان یک الگوی زیگزاگ سوسو زدن در میدان دید مرکزی آغاز می شود که به آرامی به سمت پیرامون حرکت می کند و اغلب از یک اسکوتوم خارج می شود. مدت زمان معمول 15 تا 30 دقیقه است. علائم اورا بیشتر در خانمها دیده می شود.
تحقیقاتی که در دهه 1940 توسط محقق برزیلی Aristides de Azevedo Pacheco Leão ،PhD، سپس در دانشکده پزشکی هاروارد، بوستون انجام شد، شواهدی از CSD در خرگوش ها پس از تحریک الکتریکی یا مکانیکی را نشان داد. وی موجی از گشاد شدن عروق و افزایش جریان خون را روی قشر مشاهده کرد که در عرض 3 تا 6 دقیقه تقریباً در کل قشر پشتی گسترش می یابد.
در دهه های 1940 و 1950، محققان در طی 10 دقیقه اختلال بینایی را بر روی کاغذ ترسیم کردند و طیف در حال گسترش در حوزه دید را از مرکز به سمت حاشیه ردیابی کردند. دکتر هریوت گفت: اسکاتوم حاصل در قشر بینایی با سرعت بسیار مشابه گسترش قشر مشاهده شده توسط دکتر لئو، “به طور بالقوه این رویداد الکتریکی را که با اورای میگرن توصیف شده است مرتبط می کند”. آن محققان فرض کردند که اورا توسط یک مرحله تحریک شدید و به دنبال آن موجی از مهار کامل ایجاد می شود.
مطالعات جدیدتر تصویربرداری با تشدید مغناطیسی عملکرد اخیر نیز نشان داده است که در هنگام تجربه اورا میگرن، بیماران دچار اختلالات مشابه CSD می شوند. در یک مطالعه، محققان افزایش اولیه و سپس کاهش سیگنال وابسته به سطح اکسیژن خون (BOLD) را مشاهده کردند که به آرامی در قشر بینایی گسترش می یابد و با واقعه اورا در ارتباط است. دکتر هریوت گفت: “این مطالعه در تأیید اینکه یک پدیده CSD-like احتمالاً اختلال اساسی است که باعث ایجاد اورا بینایی میگرن می شود، بسیار مهم بود.”
درد اورا و میگرن
علیرغم شواهدی که CSD باعث اورا در میگرن می شود، ارتباط آن با درد میگرن کاملا ثابت نشده است. اما دکتر هریوت مدارکی ارائه داد که این دو را به هم پیوند می دهد. اورای میگرن معمولاً همراه با درد است و اورا قبل از حملات میگرن بین 78٪ تا 93٪ از اوقات دیده می شود. آلوودینای سفالیک در میگرن حدود 70٪ تا 80٪ از مواقع اتفاق می افتد و میگرن همراه با اورا بیشتر از میگرن بدون اورا با آلودینای پوستی شدید همراه است. سرانجام، بیماران میگرنی مبتلا به بیماری شدیدتر و آلودینیای پوستی از اورای مکرر بیشتری نسبت به جمعیت میگرن عمومی برخوردار هستند (40٪ در مقابل 29٪).
طبق گفته دکتر هریوت، همه اینها نشان می دهد که گیرنده های درد سه قلو در ایجاد اورا در میگرن نقش دارند. دکتر هریوت گفت: “این داده ها نشان می دهد که گسترش مهار در واقع گیرنده های درد سه قلو بیماران را فعال می کند که می دانیم در ایجاد سیگنال درد سر و گردن نقش دارند و همچنین می دانیم که در آلوودینیای سفالیک نیز نقش دارند.”
شواهد اضافی
همراه با تاثیرات احتمالی بر درد میگرن، اورا همچنین با خطر قلبی عروقی همراه است. دکتر هریوت گفت: “این بسیار مهم است که در مورد جمعیت بالینی ما بدانیم.”
متاآنالیزهای کنترل مورد و مطالعات کوهورت ارتباط بین اورا میگرن و اختلالات عروقی مانند سکته مغزی ایسکمیک را نشان داده است. یک متاآنالیز در مورد افزایش دو برابر خطر مرتبط با میگرن در مقایسه با جمعیت غیر میگرنی نشان داد. این تفاوت توسط میگرن با اورا(خطر نسبی، 2.25) در مقایسه با میگرن بدون اورا(RR ،1.24) دیده می شود. میگرن به طور کلی با خطر بیشتر سکته قلبی همراه است (نسبت خطر تعدیل شده، 33/1)، و این ارتباط ممکن است در فنوتیپ همراه با اورا قویتر باشد.
به نظر نمی رسد شواهدی وجود داشته باشد که عوامل خطر سنتی برای بیماری های قلبی – مانند فشار خون بالا ، دیابت یا کلسترول بالا – در ارتباط بین اورا و بیماری های قلبی نقش داشته باشند. یک احتمال این است که متغیرهایی مانند فعال شدن پلاکت ها، حالت انعقاد پذیری بیش از حد یا حساسیت ژنتیکی می توانند مسئول باشند.
به گفته دکتر پوردی، خطرات مرتبط با اورا میگرن با یک هشدار جدی باید مورد توجه قرار گیرد. “حتی اگر خطر نسبی زیاد باشد، خطر مطلق هنوز هم نسبتاً کم است و بیماران مبتلا به میگرن با اورا که سیگار می کشند یا زن هستند و بیش از 45 سال دارند، این مواردی است که نگرانی ایجاد می شود.”
ارزش دانش
CSD اکنون توجه روز افزون دانشمندان علوم مغز و اعصاب را در دانشگاه ها و صنعت داروسازی جلب کرده است. اولاً ، 50 سال پس از کشف آن ، سرانجام توافق شد که این پدیده نقشی اساسی در پیدایش حملات میگرن بازی می کند، احتمالاً حتی در صورت عدم وجود اورا (میگرن بدون اورا ، نوع متداول میباشد). در واقع ، در حال حاضر گمان می رود که CSD ، بسته به جایی که در قشر رخ می دهد، ممکن است همیشه با اورایی ادراک شده همراه نباشد. ثانیاً ، از آنجا که CSD به عنوان عامل اصلی حملات میگرن به نظر می رسد، کشف داروهایی که قادر به سرکوب این اختلال عصبی هستند به طور بالقوه منجر به تولید داروهایی برای جلوگیری از شروع میگرن (درمان پیشگیری) می شود، برخلاف بیشتر داروهای ضد میگرن که فقط سردرد بعدی را درمان می کنند.
چالش های باقیمانده
در حال حاضر ، مهمترین کار کشف داروهایی است که می توانند CSD را سرکوب کنند. اگر قرار باشد برای پیشگیری از میگرن استفاده شود ، این موارد باید به خوبی تحمل شوند (بدون عوارض جانبی)، زیرا میگرن مجبور است آنها را به مدت طولانی مدت به طور مكرر مصرف كند، دقیقاً همانطور كه بیماران صرعی برای جلوگیری از تشنج آنها دارو می گیرند.
بهبود درک ما از چگونگی CSD می تواند منجر به درمان سردرد شود، یکی دیگر از استراتژی های تحقیقاتی است که مطمئناً به کشف داروهای ضد میگرن جدید کمک خواهد کرد. تاکنون، ما می دانیم که این شامل یک رویداد پیچیده ای از حوادث است که در نهایت منجر به فعال شدن فیبرهای حساس به درد در مغز می شود، اما تصویر کلی کاملاً کامل نیست.
بیشتر مطالعات در مورد CSD در مدل ها و آماده سازی های بافتی انجام می شود که در آن CSD با استفاده از محرک های قوی خارجی مانند استفاده از کلرید پتاسیم یا تحریک الکتریکی قسمت های مغز به طور آزمایشی استخراج می شود. اما، در مغز افراد مبتلا به میگرن، اورا بدون چنین محرک های قوی خارجی رخ می دهد. بنابراین، یک سوال اساسی این است: چه چیزی مغز مبتلا به میگرن را مستعد CSD خود به خود می کند؟ این احتمال وجود دارد که چندین ناهنجاری مرتبط با غشای سلول مغز می تواند باعث بروز CSD شود و این قطعاً شامل انواع مختلفی از ناهنجاری های ژنتیکی است. کشف این ژن های تغییر یافته درک ما از پیدایش حملات میگرن را به طرز چشمگیری بهبود می بخشد. این دانش علمی ممکن است به ما این امکان را بدهد که درمان میگرن را با توجه به استعداد خاص ژنتیکی گروه معینی از بیماران تنظیم کنیم. قطعاً امکان چنین درمانی برای میگرن جهت دار ژن یک هدف طولانی مدت ارزشمند است.
بین این همه مقالاتی که خوندم، این مقاله به جرأت یکی از کامل ترین اونها بود
سلام منم این مشکل رو دارم و پدرم هم همینطور بوده … من نزدیک به ۱۳ ساله با این مشکل دست و پنجه نرم میکنم واقعا توصیف این بیماری چه برسه به تجربه اش…وحشتناکه😓🖤