آزمون ترسيم ساعت، يك روش سريع براي تشخيص زودرس دمانس آلزايمر
تحقیقات جدید نشان می دهد که نسخه دیجیتالی از آزمون کلاسیک ترسيم ساعت (clock drawing test) می تواند آسیب شناسی اوليه بیماری بیماری آلزایمر را در افراد بدون علامت در کمتر از 5 دقیقه شناسایی کند.
محققان دریافتند كه آزمون ترسیم ساعت دیجیتال (DCTclock) كه سازمان غذا و داروی آمریكا آن را به عنوان يك ابزار تشخيص پزشکی كلاس II برای ارزیابی شناختی به ثبت رسانده، قادر به تشخیص بزرگسالان با عملكرد شناختی طبیعی از افراد دچار اختلالات شناختی است؛ نتایج بدست آمده از اين آزمون با ميزان رسوب آمیلوئید در مغز ارتباط دارد.
با در دسترس قرار گرفتن درمان هاي بهتر براي بیماری آلزایمر، تشخیص زودرس اختلالات شناختی برای تشخیص و درمان افراد در مراحل اولیه بیماری آلزایمر بسیار مهم است.
ارزیابی های دیجیتال مانند DCTclock نویدبخش تشخیص تغییرات خفيف شناختی در مدت زمان 5 دقیقه است، فراتر از آنچه با آزمون های مداد کاغذی و سنتی تشخیص داده می شود.
در صورتي كه این ابزارهای دیجیتال در كنار شرح حال و معاينه باليني به كار گرفته شوند مي توانند امکان تشخيص زودرس را در زمان كمتر برای پزشکان فراهم کنند، بويژه در درمانگاه كه فرصت ويزيت بيمار محدود است.
بر خلاف آزمون اصلی رسم ساعت با کاغذ و مداد، قلم دیجیتالی DCTclock حركات قلم را در واحد زمان ثبت می کند که به پزشك اين امکان را می دهد فرایند مورد استفاده توسط بیمار برای ترسیم ساعت را آناليز كند.
برای بررسی ارزش DCTclock ، محققان 300 بزرگسال را از پروژه “مطالعه پيري مغز” هاروارد در بیمارستان عمومی ماساچوست وارد مطالعه کردند. از این تعداد، 264 شرکت کننده از نظر شناختی طبیعی بودند. داده های تصویربرداری PET برای 143 نفر از این افراد در دسترس بود. سی و شش شرکت کننده به عنوان اختلال شناختی خفیف یا آلزايمر خفيف تشخیص داده شده بودند.
محققان گزارش دادند كه DCTclock “قابليت تمايز عالی” بین گروه با شناخت طبیعی و افراد دارای اختلال شناختی نشان داده است. برای بزرگسالان با شناختی طبیعی که داده های تصویربرداری PET برای آنها در دسترس بود، آزمون ترسيم ساعت ديجيتال با شدت ماركر هاي بیولوژیکی آلزايمر (رسوب آمیلوئید و پروتئين تائو در مغز) مطابقت دارد و به لحاظ دقت تشخيصى با يك آزمون ٣٠ دقيقه اى شناختى قابل مقايسه است.
همانند آزمون هاي سنتی، سن بالاتر با عملکرد بدتر در انجام آزمون رسم ساعت همراه بود اما برخلاف بیشتر آزمون هاي شناختی سنتی، جنسیت و تحصیلات در بین شرکت کنندگان با شناخت طبیعی اثرگذار نبود. لذا، به نظر مي رسد اين آزمون نسبت به بسيارى از آزمون هاى شناختي موجود، قابليت تعميم پذيري بيشتري داشته و كاربردي تر باشد.
لذا، آزمون رسم ساعت ديجيتال مي تواند ابزار مفيدى براي غربالگري منظم در بيماراني باشد كه اختلال مختصر شناختي پيدا كرده اند؛ با اين آزمون ساده مي توان تغييرات رخ داده در شناخت اين افراد را در طول زمان ثبت و پيگيري كرد و در صورت لزوم، مداخلات درماني بهنگام ارايه كرد.