موسیقی سبب کاهش حملات تشنجی میشود؟
تحقیقات اولیه نشان می دهد که گوش دادن به موسیقی می تواند راهی مناسب برای کاهش تشنج در بیماران مبتلا به صرع مقاوم به درمان باشد. محققان دریافتند این روش درمانی جدید فعالیت صرعی متناوب غیرطبیعی (IEA) را در بیمارانی که در درمان های دیگر مانند درمان داروی ضد صرع (AED) شکست خورده بودند تنظیم می کند و به ویژه در بیماران با امواج تشنجی زیاد موثر است.
گریس لزلی ، PhD استادیار دانشکده موسیقی ، انستیتوی فناوری جورجیا ، آتلانتا ، “ما نشان دادیم که محرک هایی که به طور خاص برای این آزمایش استفاده کردیم ، تأثیر بیشتری بر میزان امواج تشنجی آنها دارد.” اخبار پزشکی Medscape
حدود 30٪ بیماران مبتلا به صرع نسبت به داروهای ضد صرع مقاوم هستند. اگرچه چندین روش تعدیل عصبی برای کنترل و کاهش حملات صرعی وجود دارد، اما این گزینه ها معمولاً تهاجمی هستند و شامل برداشتن جراحی و کاشت دستگاه های تحریک عصبی مانند تحریک عصبی پاسخگو (RNS) ، تحریک عمقی مغز (DBS) و تحریک عصب واگ (VNS) هستند.
رابرت جی کوون ، دکترای دانشکده پزشکی دارتموث گیزل ، هانوفر ، نیوهمپشایر ، گفت که تون های شنوایی با فرکانس پایین قبلاً در بیماری های نورودژنراتیو ، مانند بیماری آلزایمر ، با موفقیت در کاهش آسیب شناسی بیماری ، آزمایش شده اند.
مکانیسم زیربنای این مزایای درمانی ناشناخته مانده است ، گرچه کارشناسان برخی نظریه ها را مطرح کرده اند. به عنوان مثال ، مداخله ممکن است باعث افزایش جریان خون در برخی مناطق مغزی و جذب سلولهای خونی مفید شود.شواهد کمی در مناقط شروع امواج تشنجی وجود دارد که نشان دهد دقیقاً چگونه تون های پایین باعث بهبود تشنج می شود.
برای آزمایش این روش ، محققان 9 بیمار بزرگسال مبتلا به صرع مقاوم به درمان را که برای مونیتورینگ حین عمل جراحی در داخل جمجمه (ECoG) در مرکز پزشکی دارتموث-هیچکاک پذیرفته شده بودند ، انتخاب شدند.
محققان مطالعه رابرت کوون ، و گریس لزلی ، محققان فعالیت مغز شرکت کنندگان را هنگام قرار گرفتن در معرض انتخاب های تصادفی محرک های صوتی کوتاه تحت مطالعه قرار دادند. یک قطعه موسیقی سونات موتزارت برای دو پیانو در D Major (K448) مورد استفاده قرار گرفت. Quon خاطرنشان کرد ، این قطعه تا حدی انتخاب شده بود زیرا قبلا در آزمایشات محققان تایوانی که در آن مطالعه تأثیر موسیقی بر فعالیت صرع در کودکان بررسی شده بود استفاده شده بود.
کمترین فرکانسی که انسان می تواند تشخیص دهد حدود 20 هرتز است. وی افزود: فرکانسهای کمی بالاتر که در این مطالعه استفاده شده است ممکن است شبیه یک صدای وزوز یا پس زمینه “نویز سفید” باشد.وی اضافه کرد:
نتایج نشان داد که قرار گرفتن در معرض تحریک شنوایی با فرکانس پایین به طور قابل توجهی باعث کاهش مقدار امواج تشنجی می شود.کوون گفت: “ما دریافتیم که در گروه با امواج تشنجی کمتر ، یک پاسخ طیفی چشمگیر وجود دارد.”
وی افزود: “جالب اینجاست که در گروه با امواج تشنجی زیاد ، در 3 مورد از 4آزمودنی در مدت قرار گرفتن در معرض این محرک کاهش قابل توجهی دیده شد.”
کوون معتقد است که گروهی که میزان امواج تشنجی زیادی دارند ، به او امکان می دهد تغییرات در میزان ان را راحتترتشخیص دهد.
کاهش امواج تشنجی در نیمکره راست ، به طور خاص در قشر فوقانی گیجگاهی و هیپوکامپ – مناطق مغزی که دانشمندان معتقدند در پردازش موسیقی در مغز نقش دارند ، دیده شد.
لزلی گفت ، کاهش فعالیت صرع می تواند فرآیندهای شناختی را در بیماران مبتلا به صرع مقاوم به درمان افزایش دهد.
یکی از مراحل تحقیق بعدی این است که تعیین کنید آیا قرار گرفتن در معرض ماندگاری بیشتر در این تون های با فرکانس پایین فایده دیگری دارد یا خیر.
لسلی خاطرنشان کرد ، نتایج فعلی “نمایانگر راهی جدید” برای مدیریت درمان صرع میباشد.تحقیقات ما درک درستی از رابطه پیچیده ای را که بین موسیقی و صرع وجود دارد پیشرفت می دهد و دانش مهمی را برای کاربردهای بعدی مدولاسیون عصبی غیر تهاجمی حسی ایجاد می کند. “من معتقدم که ما می توانیم انواع جدید موسیقی را که باعث سلامتی و کاهش حملات تشنجی بیماران می شود ، بسازیم ، مهندسی کنیم و به طور علمی تأیید کنیم. در طی 5 تا 10 سال ، ممکن است تصور کنیم که یک پزشک بتواند یک موسیقی خاص را برای درمان کمکی به یک بیمار تجویز کند.
به بیماران با هدفون کمک می کنیم؟
دانیل گلدن هولتز ، MD ، دکترای بخش صرع ، مرکز پزشکی بت اسرائیل دیکونس ، دانشکده پزشکی هاروارد ، بوستون ، ماساچوست ، برای اخبار پزشکی Medscape ، نتایج را به عنوان “شگفت آور” توصیف کرد.
گلدن هولز گفت: نویسندگان این سوال را مطرح می کنند که آیا بیماران مبتلا به صرع می توانند با هدفون کمک کنند.
گلدن هولز ، که درگیر تحقیقات فعلی نبود ، گفت: “در این صورت ، این بسیار خوب خواهد بود زیرا شامل هیچ دارو و سیم داخل مغزی نمی شود.”
وی خاطرنشان کرد که گزارش هایی در مورد استفاده از موسیقی موتزارت برای جلوگیری از تشنج در بیماران مبتلا به صرع گزارش شده است.
با این حال ، گلدن هولز فکر کرد که آیا توجه به هر چیزی که باعث جذابیت آن شود ، ممکن است اثر ضد تشنجی کوتاه مدت نیز داشته باشد. وی به شواهد استفاده و گوش دادن به موسیقی و درنتیجه کاهش فعالیت امواج تشنجی هنگام رانندگی اشاره کرد.وی گفت: “شاید منفعت این باشد كه بیماران فقط یك وظیفه را انجام دهند كه توجه آنها را می طلبد.” لزلی گفت که بسیاری از این سوالات در تحقیقات آینده مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
این مطالعه بودجه خاصی نداشت. نویسندگان این مطالعه و گلدن هولز هیچ گونه رابطه مالی مرتبط را اعلام نکرده اند.
سه مطالعه جدید نشان می دهد که آموزش موسیقی بر ساختار و عملکرد مناطق مختلف مغز ، نحوه برقراری ارتباط آن مناطق در هنگام گوش دادن و نواختن موسیقی و نحوه پردازش محرک های مختلف حسی بر مغز تأثیر می گذارد.
محققان می گویند ، این بینش ها به نقش های بالقوه جدید برای آموزش موسیقی ، از جمله تقویت انعطاف پذیری مغز ، ارائه یک ابزار آموزشی جایگزین و درمان ناتوانی های یادگیری اشاره دارد.
“نواختن یک ساز موسیقی به مدت طولانی یک تجربه چند حسی و حرکتی است که احساسات و حرکات را ایجاد می کند – از ضربه زدن به انگشت تا رقص – و سیستم های لذت و پاداش را در مغز درگیر می کند که توانایی تغییر عملکرد و ساختار مغز را دارد. ، “گوتفرید شلاگ ، دکترای پزشکی ، از دانشکده پزشکی هاروارد و مرکز پزشکی بت اسرائیل دیاسونس (بوستون ، ماساچوست) ، متخصص موسیقی ، تصویربرداری عصبی مغزی ، در بیانیه کنفرانس گفت.
این یافته های جدید نشان می دهد که “آموزش حرفه ای موسیقی ، فرآیندهای جدیدی را در مغز ، در مراحل مختلف زندگی و با تأثیرات مختلف بر خلاقیت ، شناخت و یادگیری ایجاد می کند.”
یادگیری موسیقی را زود شروع کنید
مطالعه اول:
محققان دریافتند که یادگیری موسیقی در سنین پایین ممکن است مغز را تقویت کند ، به ویژه مناطقی که مهارت های زبانی و عملکرد اجرایی را تحت تأثیر قرار می دهند.
یونکسین وانگ ، از آزمایشگاه اصلی علوم عصبی شناختی و یادگیری در دانشگاه عادی پکن در چین ، و همکارانش تأثیرات آموزش موسیقی بر ساختار مغز را در 48 19 فرد تا 21 ساله بررسی کردند. همه آنها حداقل به مدت یک سال آموزش موسیقی رسمی داشته که از حدود 3 تا 15 سالگی آغاز شده بود.
پس از کنترل فاکتورهای مربوطه ، آنها دریافتند که به نظر می رسد حجم نواحی مغزی مربوط به شنوایی و خودآگاهی در کسانی که قبل از 7 سالگی شروع به آموزش موسیقی می کنند ، بیشتر است. “آموزش موسیقی اولیه برای کودکان بیشتر از اینکه لذت بردن از موسیقی را برای آنها به همراه داشته باشد ، مفید است ؛ این باعث تغییراتی مثبت در مغز آنها می شود و این تغییرات مغزی نیز می تواند منجر به پیشرفت شناختی شود. مطالعه ما شواهدی را ارائه می دهد که آموزش موسیقی اولیه می تواند بر ساختار قشر مغز تاثیر بگذارد و با فواید شناختی مانند تولید زبان (شکنج زبانی) و توانایی شنوایی (برتر زمانی) ارتباط دارد.
مطالعه ای که در اوایل این ماه منتشر شد ، نشان داد که دروس موسیقی دوران کودکی ، منافع عصبی دهه ها بعد دارد. همانطور که توسط Medscape Medical News گزارش شده است ، محققان دریافتند که افراد مسن که از کودکی دروس موسیقی می گذرانند اما از دهه ها قبل به طور فعال ساز نمی نواختند ، نسبت به افرادی که هرگز ساز نمی نواختند ، واکنش مغزی سریع تری به صدای گفتار دارند.
مطالعه دوم:
ارائه شده در Neuroscience 2013 اشاره می کند که آموزش موسیقی توانایی سیستم عصبی را برای ادغام اطلاعات از چندین حس بهبود می بخشد.
جولی روی ، دانشجوی کارشناسی ارشد آسیب شناسی گفتاری و شنوایی شناسی در دانشگاه مونترال ، کبک ، کانادا ، به اخبار پزشکی Medscape گفت: “پیامدهای این نتایج به وضوح در زمینه توان بخشی است.”
وی توضیح داد ، تحقیقات قبلی در مورد تأثیر حسی آموزش موسیقی بر پردازش سمعی و بصری متمرکز بوده است. به گفته وی ، مطالعه وی نقش گسترده تری را برای آموزش موسیقی در بهبود توانایی سیستم عصبی در تلفیق اطلاعات از تمام حواس نشان می دهد.
محققان برای ارزیابی اینکه چگونه آموزش موسیقی ممکن است بر پردازش چند حسی تأثیر بگذارد ، دو وظیفه را که همزمان حس لامسه و شنوایی را درگیر می کند به گروهی از نوازندگان بسیار آموزش دیده و گروهی از غیرموسیقی ها اختصاص داده اند.
نتایج آزمون نشان داد که نوازندگان و غیرنوازندگان از توانایی های یکسانی در تشخیص و تبعیض اطلاعات بر اساس یک حس واحد برخوردارند ، اما نوازندگان بهتر قادر به تفکیک اطلاعات شنیداری و لمسی بودند. محققان می گویند ، این یافته نشان می دهد که آموزش موسیقی طولانی مدت ،بر پردازش چند حسی تأثیر می گذارد.
“روی” به “مداسکیپ نیوز” گفت: “با دریافت اینکه حتی با وجود استفاده از روشهای مختلف و محرکهای غیرموسیقی ، به نظر می رسد نوازندگان پردازش چند حسی بیشتری دارند، اما ما یک قدم جلوتردر این راه هستیم و تأیید می کنیم که نواختن موسیقی پردازش چند حسی را به طور کلی افزایش داده است.”
“ما در یک محیط چند حسی زندگی می کنیم که اطلاعات شنیداری و لمسی با هم پردازش می شوند تا از جهان همانطور که می شناسیم درک بهتری داشته باشیم. دانستن اینکه آموزش موسیقی در واقع می تواند این پردازش را افزایش دهد ، در مورد افراد معلول و حتی در افرادی که از سکته مغزی بهبود می یابند یا با بیماران رو به زوال مغزی تشخیص داده می شوند ،ارزشمند میباشد.
مطالعه سوم:
ارائه شده در این کنفرانس ، بنیان عصبی خلاقیت موسیقی را روشن می کند. محققان از MRI کاربردی برای بررسی ارتباطات عصبی بداهه نوازی موسیقی در 39 پیانیست حرفه ای با درجات مختلف آموزش بداهه استفاده کردند.
آنا پینهو ، کارشناسی ارشد ، از انستیتوی Karolinksa ، استکهلم ، سوئد و همکارانش دریافتند که بداهه نوازان باتجربه ، پس از نواختن عمومی پیانو ، ارتباط عملکردی خود را با سایر مناطق موتور ، پرموتور و پیش فرونتال افزایش می دهند.
یافته ها نشان می دهد که آموزش بداهه گویی تأثیرات خاصی بر شبکه های عصبی درگیر خلاقیت موسیقی دارد. تجربه زیاد در مورد بداهه نوازی با سطح پایین تری از فعالیت در لوب های پیشانی و آهیانه ، مناطقی که برای کنترل شناختی ، حافظه فعال و پاسخ صریح مرکزی هستند ارتباط دارد. آنها پیشنهاد می کنند که تولید متریال های معنادار موسیقی با استفاده از توجه کمتر می توانند به صورت خودکار درآینده اجرا شوند.
پینو در بیانیه ای افزود: “این مطالعه سوالات جالبی را برای تحقیقات آینده ایجاد می کند ، از جمله اینکه چگونه و تا چه حد می توان رفتارهای خلاقانه را یاد گرفت و خودکار کرد.