تشنج کانونی (تشنج فوکال یا موضعی) تشنجی است که از یک نیمکره مغز آغاز می شود. مغز به دو نیمکره تقسیم شده است که هر کدام از آنها چهار لوب دارد: لوب های پیشانی، گیجگاهی، آهیانه ای و پس سری. تشنج های کانونی در یک قسمت از مغز ایجاد می شود یعنی از کل یک نیمکره یا بخشی از یک لوب. علائم تشنج با توجه به محل درگیری متفاوت خواهد بود. هنگامی که تشنج در لوب پیشانی رخ می دهد بیمار ممکن است حرکاتی غیر ارادی از خود بروز دهد. وقتی تشنج در لوب گیجگاهی رخ می دهد ممکن است احساس آشناپنداری (deja vu) تجربه شود. هنگامی که کانون تشنج در لوب آهیانه ای قرار دارد، ممکن است بی حسی یا گزگز در اندام ها ایجاد شود. با شروع تشنج از لوب پس سری، اختلالات یا توهم بینایی بروز می کند.
انواع تشنج کانونی
در تقسیم بندی های جدید (سال 2017)، تشنج های کانونی به دو دسته اصلی تقسیم می شوند: تشنج کانونی با حفظ هوشیاری و تشنج کانونی با اختلال در هوشیاری. آنچه قبلاً به عنوان تشنج ژنرالیزه ثانویه شناخته می شد، اکنون تشنج کانونی دو طرفه شونده (focal to bilateral) نامیده می شود.
در حملات تشنج کانونی با حفظ هوشیاری، قسمت کوچکی از یکی از لوب های مغز تحت تاثیر قرار گرفته و فرد هوشیار می ماند. این حالت غالباً پیش درآمد یک حمله کانونی بزرگتر است که باعث تشنج با کاهش هوشیاری شود. در این صورت، به این تشنج کانونی با حفظ هوشیاری “اورا” (aura) گفته می شود.
تشنج کانونی با کاهش هوشیاری، ناحیه وسیع تری از یک نیمکره را تحت تاثیر قرار می دهد و ممکن است فرد کاملاً بیهوش شود.
اگر تشنج کانونی از یک نیمکره به طرف دیگر مغز گسترش یابد، این امر باعث ایجاد تشنج کانونی “دو طرفه شونده” می شود. فرد بیهوش می شود و ممکن است یک تشنج تونیک و کلونیک ژنرالیزه را تجربه کند. تشنج ژنرالیزه (در مقابل کانونی) تشنجی است که از همان آغاز هر دو طرف مغز را درگیر کند.
علایم و نشانه های تشنج کانونی با حفظ هوشیاری
بر حسب آنکه این فرم از تشنج ها از کدام ناحیه مغزی آغاز شود یا به کدام ناحیه گسترش یابد، علایم بیمار متفاوت خواهد بود: شروع از قشر حرکتی مغز می تواند پرش های عضلانی در یک اندام ایجاد کند (و اطرافیان متوجه بروز حمله می شوند) در حالیکه درگیری مناطقی دیگر از مغز می تواند احساساتی غیر طبیعی مثل اضطراب یا توهم ایجاد کند که فقط خود بیمار متوجه بروز آن شود. از آن جا که گاهی این حملات بسیار خفیف و گذرا هستند، تشخیص بیماری ممکن است تا مدتها به تاخیر افتد. گاهی تشنج های کانونی با حفظ هوشیاری با گسترش به نواحی وسیع تر از مغز منجر به کاهش هوشیاری بیمار شوند که در این صورت “اورا” نامیده می شوند. تشنج های کانونی با حفظ هوشیاری معمولاً به طور ناگهانی شروع می شوند، بسیار کوتاه هستند و به طور معمول 60 تا 120 ثانیه طول می کشند.
برخی علایم شایع بیماران در حین تشنج کانونی با حفظ هوشیاری عبارتند از:
- احساس ناگهانی و بدون علت ترس، عصبانیت، غم، شادی یا حالت تهوع
- احساس سقوط یا حرکت
- تغییر حس شنوایی، بویایی، چشایی، دیدن و درک لمسی (توهمات حسی)، یا احساس اینکه محیط واقعی نیست (مسخ واقعیت) یا جدا شدن از محیط یا خود (مسخ شخصیت)
- اختلال در درک فضایی- ممکن است که اشیای نزدیک، دور به نظر برسند.
- آشناپنداری (deja vu) یا ناآشنا پنداری ( jamais vu)
- اختلال یا توقف کامل تکلم
چون فرد در حین حمله هشیار است، جزییات حمله را به یاد می آورد. اگرچه توهم ممکن است در تشنج های کانونی هم رخ دهد اما فرد معمولاً از واقعی نبودن توهمات خود آگاه است و از این طریق، از علائم روان پریشی افتراق داده می شود.
مارش جکسونی یا تشنج جکسونی پدیده ای است که در آن، تظاهرات حسی-حرکتی یک تشنج کانونی از قسمت انتهایی اندام فوقانی به سمت صورت در همان سمت گسترش می یابد. این امر نشانه گسترش و پخش شدن کانون تشنجی در طول قشر حسی و حرکتی مغز است که منجر به مارش یا “راهپیمایی” علایم حرکتی در حین تشنج می شود. مارش جکسونی گاه با گسترش امواج تشنجی در دو نیمکره به صورت تشنج ژنرالیزه تونیک و کلونیک در می آید.
علایم و نشانه های تشنج کانونی با افت هوشیاری
این فرم از تشنج نیز با درگیری یک نیمکره مغزی همراه است اما باعث اختلال در آگاهی یا پاسخگویی، یعنی تغییر در هوشیاری می شود.
حملات تشنج کانونی با افت هوشیاری اغلب با اورا آغاز می شود. اورا (همانطور که در بالا اشاره شد) یک تشنج کانونی با حفظ هشیاری است و می تواند به صورت احساس آشناپنداری، ترس، سرخوشی، مسخ شخصیت یا علایم حسی-حرکتی ظاهر شود. پس از بروز اختلال در هوشیاری، فرد ممکن است دچار حرکات غیر ارادی به نام “اتوماتیسم” شود که می تواند به صورت لب زدن، ملچ ملوچ کردن، جویدن یا باز و بسته کردن بی هدف انگشتان باشد. معمولاً حافظه فرد نیز مختل می شود و چیزی از رویدادهای حین حمله را به یاد نمی آورد. البته علی رغم تغییر هوشیاری، فرد ممکن است بتواند کارهای روتین را انجام دهد مثلاً به راه رفتن ادامه دهد؛ اگرچه این حرکات، هدفمند و برنامه ریزی شده نیستند. شاهدان ممکن است تشخیص ندهند که اتفاقی غیر طبیعی برای بیمار رخ داده است. حتی ممکن است فرد نیز متوجه نشود که تشنج را تجربه کرده است.
تشنج های کانونی با افت هوشیاری ممکن است از هر لوب مغزی آغاز شود. به طور شایع تر، این تشنج ها از لوب گیجگاهی (عمدتا قسمت داخلی آن)، به ویژه از هسته آمیگدال و هیپوکامپ نشات می گیرند. یکی از بیماری های شایع مرتبط با صرع لوب گیجگاهی، بیماری اسکلروز مزیال تمپورال (MTS) است که در آن از دست دادن نورونهای هیپوکامپ همراه با گلیوز و آتروفی رخ می دهد.
گاهی فعالیت الکتریکی غیرطبیعی در این تشنج ها نیز ممکن است به بقیه مغز گسترش یابد و باعث تشنج تونیک-کلونیک ژنرالیزه شود.