شروع صرع در سنین بالا با سه برابر افزایش خطر ابتلا به زوال عقل همراه می باشد
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل گذشته نگر نشان می دهد که در بیمارانی که در 67 سالگی یا بیشتر به صرع مبتلا می شوند ، خطر ابتلا به زوال عقل بعدی در مقابل همتایان خود بدون صرع سه برابر افزایش می یابد.
امیلی ال جانسون ، MD ، استادیار ، محقق تحقیق متخصص مغز و اعصاب در دانشکده پزشکی جان هاپکینز در بالتیمور ، مریلند ، به Medscape Medical News گفت. وی افزود: “چندین مطالعه کوهورت دیگر نیز نتایج مشابهی را پیدا کرده اند ، از جمله مطالعه سلامت جانبازان و مطالعه فرامینگهام.”
این مطالعه به صورت آنلاین در 23 اکتبر در عصب شناسی منتشر شده است.
رابطه دو طرفه؟
تحقیقات قبلی ثابت کرده است که زوال عقل یک عامل خطر ابتلا به صرع است ، اما مطالعات اخیر همچنین افزایش خطر ابتلا به زوال عقل در میان بیماران مبتلا به صرع از بزرگسالان را نشان می دهد.
چندین ریسک فاکتور خطر برای صرع در سنین بالا ، از جمله دیابت و فشار خون بالا ، نیز از عوامل خطر زوال عقل هستند. با این حال ، اثر صرع دیررس در خطر ابتلا به زوال عقل در بیماران مبتلا به این بیماریها هنوز روشن نشده است.
برای تحقیق ، محققان داده های حاصل از مطالعه خطر آترواسکلروز را در جوامع (ARIC) بررسی کردند. شرکت کنندگان شامل زنان و مردان سیاه و سفید از چهار جامعه ایالات متحده هستند.
بازدیدهای پایه در این مطالعه کوهتی طولی از سال 1987 تا 1989 آغاز شد و پیگیری شامل هفت بازدید اضافی و تماس تلفنی منظم بود.
محققان شرکت کنندگان مبتلا به صرع دیررس را با جستجوی ثبت های مدارک پزشکی مربوط به تشنج یا صرع که بین سالهای 1991 و 2015 ثبت شده بود ، شناسایی کردند.
کسانی که دو یا چند مورد از این قبیل ادعا داشتند و سن شروع آنها 67 سال یا بیشتر بود ، مبتلا به صرع با شروع دیررس بودند. شرکت کنندگان با شرایط قبلی مانند تومورهای مغزی یا مولتیپل اسکلروزیس از مطالعه خارج شدند.
شرکت کنندگان در ARIC که به صورت حضوری برای ویزیت های 2 ، 4 ، 5 و 6 ارائه داده بودند ، تحت آزمایش شناختی با تاخیر یادآوری کلمه ، آزمون جایگزینی نماد دیجیتال و آزمون تسلط کلمه قرار گرفتند.
تست در ویزیت های 5 و 6 همچنین شامل آزمون های دیگری مانند آزمون حالت ذهنی کوتاه ، آزمون نامگذاری بوستون و مقیاس حافظه Wechsler-III بود. جانسون و همکارانش داده های مربوط به ویزیت 7 را از تجزیه و تحلیل خارج کردند زیرا هنوز قضاوت در مورد زوال عقل کامل نبود.
محققان شرکت کنندگان مبتلا به زوال عقل را با استفاده از داده های بازدید 5 و 6 شناسایی کردند و زمان شروع زوال عقل را از طریق مصاحبه های شرکت کننده و مخبر ، تماس های تلفنی و اطلاعات مربوط به ترخیص بیمارستان مشخص کردند. شرکت کنندگان همچنین در بازدید 5 و 6 از نظر اختلال خفیف شناختی (MCI) غربال شدند.
داده ها با استفاده از مدل خطرات متناسب کاکس و رگرسیون لجستیک چند جمله ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل های بعدی ، محققان داده ها را برای سن ، جنس ، نژاد ، وضعیت سیگار کشیدن ، مصرف الکل ، فشار خون بالا ، دیابت ، شاخص توده بدن (BMI) ، وضعیت APOE4 و سکته مغزی شایع تنظیم کردند.
محققان می نویسند ، تحقیقات آینده باید تأثیر عواملی مانند نوع تشنج ، دفعات تشنج و سن شروع را در خطر ابتلا به زوال عقل در بیماران مبتلا به صرع روشن کند. آنها می افزایند ، چنین تحقیقاتی می تواند به روشن سازی مکانیسم های اساسی این شرایط کمک کرده و به بهبود درمان کمک کند.
Ilo Leppik ، دکتر ، استاد مغز و اعصاب و داروسازی در دانشگاه مینه سوتا در مینیاپولیس ، در مورد یافته های پزشکی پزشکی Medscape ، این تحقیق را “یک مطالعه بسیار خوب انجام شده توسط محققان واجد شرایط در این زمینه” توصیف کرد.
“برای قرن گذشته ، متأسفانه پزشکی توسط تخصص و سپس فوق تخصص تقسیم شده است. مغز و اختلالات مغز این سیلوها را تشخیص نمی دهد … این درک علم شناخته شده نیست که صرع و زوال عقل دارای زیربناهای مشترک آناتومیکی و فیزیولوژیکی هستند. “
لپیک گفت ، دوره طولانی جمع آوری آینده نگر داده ها و اندازه گیری عملکرد شناختی از طریق روش های مختلف از جمله نقاط قوت این مطالعه است.
با این حال ، ضعف این مطالعه اعتماد به ادعاهای مدیکر است ، که به طور عمده منعکس کننده تشنج های تشنجی است.
لپیک گفت: “آنچه از دست رفته است این است که چه تعداد از افراد دچار حمله تشنجی ناآگاهانه کانونی بوده اند که ممکن است شناسایی نشود مگر اینکه تاریخچه ای دقیق انجام شود.” “بنابراین ، این مطالعه احتمالاً فرکانس صرع را دست کم می گیرد.”
لپیک گفت: متخصصان مغز و اعصاب که فرد مبتلا به زوال عقل زودرس را ارزیابی می کنند باید بدنبال سابقه تشنج دقیق باشند. مطالعات بر روی حیوانات نشان می دهد که درمان با لوتیراستام یا بریواراستام ممکن است روند زوال عقل را کند کند و یک مطالعه بالینی در مورد شرکت کنندگان با زوال عقل زودرس در حال انجام است.
لپیک افزود: “درمان با داروی ضد تشنج ممکن است مفید باشد ، خصوصاً اگر شواهدی در مورد وجود صرع ظریف پیدا شود.”
وی خاطرنشان کرد: همکاری بیشتر بین متخصصان صرع و متخصصان زوال عقل و مطالعات بیشتر درباره داروهای ضد تشنج ضروری است.
لپیک گفت: “این مطالعات می تواند شامل [تجزیه و تحلیل] پیچیده ساختاری و بیوشیمیایی باشد تا روابط بین مکانیسم مغز را که احتمالاً زمینه ساز تشنج و زوال عقل است ، شناسایی کند. وعده نهایی این است که درمان زود هنگام تشنج ممکن است روند زوال عقل را تغییر دهد.”
مطالعه توسط جانسون و همکارانش با انعقاد قراردادی از موسسه ملی پیری پشتیبانی شد. ARIC از موسسه ملی قلب ، ریه و خون ؛ م Instسسات ملی بهداشت ؛ و گروه بهداشت و خدمات انسانی. نویسندگان و لپیک هیچ گونه رابطه مالی مرتبط را اعلام نکرده اند.
محققان دریافتند از 9033 شرکت کننده در مطالعه ، 671 نفر مبتلا به صرع دیررس بودند.
گروه صرع دیررس در ابتدا 56.5 در مقابل 55.1 سال ؛ P <0.001) مسن تر بودند و بیشتر احتمال دارد که دچار فشار خون بالا (9/38 درصد در مقابل 33،3 درصد) ، دیابت (16/1 درصد در مقابل 6/9 درصد) و دو آلل ژنوتیپ در مقابل افراد فاقد این اختلال APOE4 شوند. (3.9٪ در مقابل 2.5٪).
در کل ، 1687 شرکت کننده در طول پیگیری به زوال عقل مبتلا شدند. میزان زوال عقل در شرکت کنندگان مبتلا به صرع دیررس 6/41 درصد و در شرکت کنندگان بدون صرع دیررس 8/16 درصد بود.
زمان متوسط برای تشخیص زوال عقل پس از صرع دیررس 66/3 سال بود.
کشف غیرقانونی
جالب اینجاست که رابطه بین صرع دیررس و دمانس بعدی در بیماران بدون سکته بیشتر بود.
محققان توضیحات احتمالی را برای این یافته ضد خلاف ارائه دادند.
“ما یک تعامل بین [صرع دیررس] و سکته مغزی مشاهده کردیم ، با ارتباط پایین تر (اما هنوز قابل توجه) بین [صرع دیررس] و زوال عقل در کسانی که سابقه سکته مغزی دارند. این ممکن است به دلیل ارتباط قوی شناخته شده باشد بین سکته مغزی و زوال عقل ، که ممکن است سهم [صرع دیررس] در اختلال شناختی را بشکند. “
“همچنین ممکن است در تشخیص از کدهای [مراکز خدمات مدیکر و خدمات پزشکی] در بین شرکت کنندگان مبتلا به سکته مغزی ، ضعف در تشخیص وجود داشته باشد ، زیرا ممکن است پزشکان تمایلی به تهیه کد جداگانه برای” زوال عقل “در افرادی که دارای نقص شناختی پس از سکته هستند ، نداشته باشند. ، “آنها اضافه می کنند.
هنگامی که محققان تحلیلی را فقط به شرکت کنندگانی که در ویزیت های 5 و 6 حضور داشتند و در مورد مشخص شدن صرع در اواخر زمان در دسترس بودند محدود کردند ، دریافتند که نسبت خطر نسبی برای زوال عقل در ویزیت 6برابر با 2.90 برای MCI اختلال عملکرد بیشتر در بیماران مبتلا به صرع دیررس ممکن است عدم وجود رابطه صرع در اواخر و MCI را توضیح دهد.
جانسون گفت: “این مهم خواهد بود که متخصصان مغز و اعصاب از احتمال اختلال شناختی بدنبال صرع دیررس آگاهی داشته و از بیماران و اعضای خانواده بررسی کنند تا آیا نگرانی هایی وجود دارد.”
وی افزود: “ما همچنین باید در مورد اهمیت کاهش سایر عوامل خطر زوال عقل با اطمینان از کنترل عوامل خطر قلبی عروقی و تشویق فعالیت جسمی و شناختی صحبت کنیم.”
محققان یادداشت می کنند که نتایج به تأیید در یک جمعیت بالینی نیاز دارد. علاوه بر این ، تحقیقات آینده برای روشن کردن اینکه آیا تشنج مستقیماً خطر زوال عقل را افزایش می دهد یا آسیب شناسی عصبی مشترک بین صرع و زوال عقل ، خطر را توضیح می دهد ، ضروری است.
“در آینده نزدیک ، قصد دارم شرکت کنندگان مبتلا به صرع دیررس را در یک مطالعه مشاهده ای ثبت نام کنم تا عواملی را که ممکن است در تغییر شناختی نقش داشته باشند ، بهتر درک کنم. همکاری ها کلیدی خواهند بود ، زیرا ما به دنبال درک بیشتر علت این تغییرات هستیم و چه کاری می توان برای جلوگیری از آنها انجام داد “، جانسون افزود.
نقاط قوت ، نقاط ضعف
در یک سرمقاله همراه ، W. Allen Hauser ، MD ، استاد برجسته مغز و اعصاب و اپیدمیولوژی در دانشگاه کلمبیا در نیویورک و همکارانش خاطرنشان کردند که این یافته ها از یک رابطه دو طرفه بین زوال عقل و صرع پشتیبانی می کند و اضافه می کنند که تجمع پپتید بتا آمیلوئید یک پاتوفیزیولوژی اساسی قابل قبول است که ممکن است این رابطه را توضیح دهد.